#آش جو# آش# جو#
.
مستقل ترین زن دنیا هم
گاهی به شنیدن یک مواظب خودت باش نیاز دارد،
به اخم های گره شده وقتی ساعت از ده میگذرد و کلید تویِ قفل میچرخاند،
به مردی که با یک دست در را باز کند و دست دیگرش پر از رز های سرخ باشد،
به شانه هایی که اشک بگیرد و آرامش تحویل بدهد...
سخت ترین زن دنیا هم
به بغل شدن موقع ظرف شستن نیاز دارد،
به بوسه های بی هوا و محکم،
به دستهایی که تویِ آغوشی اسیرش کند،
به سری که بین موهایش برود و به شنیدن صدای نفس های عمیق...
بی دل ترین زن دنیا هم
به دوستت دارم شنیدن با بمِ مردانه نیاز دارد،
به دست های بزرگی که در کنسرو را راحت باز کند،
به شانه هایی که مثل کوه بشود به آنها تکیه کرد،
به قد بلندی که بی چهار پایه از بالای کابینت ظرف را بردارد...
بی ذوق ترین زن دنیا هم
از شنیدن این لباس برای تو دوخته شده ذوق میکند،
ته دلش از زدن لاک قرمز برای کسی ضعف میرود،
دوست دارد برای مردی کیک شکلاتی کمی سوخته بپزد،
چای تازه دمش را با سینی گلدار جلوی مردی بگذارد.
احساساتِ زنانه بدون مردی که با نوازش هایش روح و جسم زن را قلقلک بدهد،
لب های سرخ و قرمز و صورتی بدون زبری صورتی برای بوسیده شدن،
دستهای ظریف زنانه بدون صورت مردانه ای که قاب بگیردشان هیچ کاربرد دیگری نداشتند...
...